شهاب ثاقب

شهاب ثاقب

وبلاگ شخصی شهاب دبیری نژاد
شهاب ثاقب

شهاب ثاقب

وبلاگ شخصی شهاب دبیری نژاد

درباره شبکه اجتماعی Goodreads


از دسامبر 2012 عضو شبکه اجتماعی goodreads هستم. این شبکه برای کتاب و کتابخوان ها ایجاد شده است و متعلق به شرکت آمازون صاحب سایت amazon.com بوده و از سال 2007 وارد فضای نت شده است.

در این شبکه می توان:
  • به کتاب های مختلفی که خوانده ایم نمره داد (از 5)
  • درباره آنها نوشت، نقدشان کرد یا از آنها تعریف کرد به طوریکه هر کس صفحه اختصاصی آن کتاب را باز می کند نقد شما را می تواند بخواند.
  • با افراد دیگر در شبکه دوست شد و نظراتشان را لایک کرد یا درباره شان نظر نوشت.
  • در تالارهای گفتگویی که درباره کتاب یا ژانر خاص یا نویسنده ای تشکیل می شود شرکت کرد.
  • با توجه به محدودیت های زمانی که هرکدام از ما برای کتاب خواندن داریم میتوان با خواندن نظرات کتابخوان های حرفه ای در این شبکه از کیفیت کتاب های مدنظرمان آگاه شد (من همیشه این کار را برای اغلب کتاب ها می کنم مگر اینکه از کیفیت بالای کتابی از قبل مطمئن باشم).
  • در ابتدای هر سال میلادی می توان به چالشی برای تعداد کتابهایی که در آن سال خوانده می شود  پیوست. به طوری که تعدادی کتاب برای آن سال انتخاب می شود و سایر دوستانتان می توانند از تعداد کتابهایی که خوانده اید و اینکه آیا توانسته اید تعدادشان را به عدد چالش برسانید آگاه شوند.

برخلاف اینستاگرام، تلگرام، فیسبوک و ... این شبکه در میان ایرانیان خیلی محبوب نیست و تعداد زیادی در آن عضو نیستند اما افراد حاضر در آن اغلب افراد اهل مطالعه هستند و به نوعی می توان گفت سرشان به تنشان می ارزد و میتوان به نظراتشان توجه ویژه کرد و بهره برد.

***

یکی از اعضای فعال این شبکه یک ایرانی به نام آقای احمد شربیانی با 64 سال سن و 6271 کتاب خوانده شده است که رتبه دوم را در بین کتابخوان های ایرانی دارد. 
چند وقت پیش پیامی جالب از ایشان دریافت کردم که بسیار از مهر و محبت و انتخاب واژگان و سبک نوشتاری شان لذت بردم. خواستم این پیام محبت آمیز را با شما نیز به  اشتراک بگذارم:
"سلام و درود و مهربانی بر جناب آقای « شهاب دبیری نژاد » دوست قلم بسیار گرامی، نخست بدرودی از بهار و ماه تیر؛ و خجسته باشدی بر نیمه ی دوم مرداد ماه تابستان، امید که تاب از کسی نستاند. سپس تا یادم مرا فراموش نکرده بنگارم، سپاسگزار هستم که اعتماد کردید، و به حریم دوستی کتابهای خوشگوار خویش رهنمائیم فرمودید. آرزو داشتم در کتابسرای مجازی شما نازنین نیز، در آینده بتوانم بگردم، و کتابهای گوارای وجود خویش را در آن سرای بشکوه نیز بجویم، و عنوان هایی را که هنوز ندیده ام بیابم. لابد پس از یافتن لبخندی خواهم آراست و آماده نگه خواهم داشت، تا قاصدکی نیز پیدا و برگزینم که پرواز با نسیم را نیک آموخته باشد، و دولتسرای شما نگارگر گرامی را، خوب و نیک بشناسد. پیامم را که همان لبخندی بیش نیست، به آن قاصدک هدیه خواهم داد، تا از دشت و کوه و رود و دریا بگذرد، و تقدیم شما نازنین بنماید. و بنگارم که گرامیان شما را نیز، رامش و آرامش آرزو دارم، باشند و بتابند، تا روشنا بیشتر شود، بگویند و پاسخ خوشتر بشنوند، بنشینند و برخیزند و بگردند و ببینند و هماره سفره به شادمانی بگسترند. با آرزوی شادی - احمد شربیانی - 25 05 1395 - تهران"

,نوشتن؛ لذتی که چند وقت است نچشیدم!

امروز در اتاق نشسته بودم و به خیلی چیزها فکر می‌کردم. به یاد شب‌هایی افتادم که می‌‎نوشتم. یاد آن شب‌هایی که از هفت دولت آزاد بودم و دائم به دغدغه‌هایم می‌اندیشیدم. مشغول کارهایی بودم که خودم برای خودم ایجاد کرده بودم و خیلی هم خوب بود.

ناگهان کمی تأمل کردم و به این فکر کردم چند وقت است مثل قدیم‌ها ننوشته‌ام. چند وقت است با شوق و شور به موضوعی نیندیشیده ام و از روی ذوق و علاقه خودم آن را ننوشته ام. جوابی که به این سوال داشتم امیدوارکننده نبود. ناگهان دلم فروریخت و بر خودم آه کشیدم که چه زود خود را گرفتار روزمرگی کرده ام؟! آه آه. هزاران افسوس بر این دنیای بی رحم و بر من که زود مشغول و گرفتارش شدم...

سعی می‌کنم دوباره شروع کنم. هرچه هم مشغول گرفتاری‌های درسی، کاری و غیره باشم هنوز هم برای خواندن کتاب‌های شیرین , نوشتن یادداشت‌هایی که دوستشان داشته باشم هست و من نیز هستم. من هستم و بازهم می‌توانم به روزهایی که دوستشان داشتم برگردم.


پ ن: خوشبختانه در تمام این دوران بی رونقی نوشتن دست از خواندن کتاب برنداشتم. در GOODREADS فعالم و نظراتم را درباره کتابهایی که می‌خوانم می‌نویسم. آدرس پروفایلم در فهرست لینک‌های روزانه وبلاگ هست.