شهاب ثاقب

شهاب ثاقب

وبلاگ شخصی شهاب دبیری نژاد
شهاب ثاقب

شهاب ثاقب

وبلاگ شخصی شهاب دبیری نژاد

هدفم از نوشتن در این وبلاگ چیست؟

وقتی شما می خواهید رسانه ای ریز یا درشت راه بیندازید باید همیشه به چند سوال اساسی پاسخ دهید: برای چه هدفی؟ با چه انگیزه‌ای؟ و برای چه مخاطبی؟

 پاسخ عقلانی و درست به این سوالات در ابتدای راه می تواند تا حد زیادی موفقیت در اندازه مورد نظر را تضمین کند. دوستی چند وقت پیش نقدی بر این وبلاگ نوشته بود با این مضمون که مطالب وبلاگت انسجام کافی ندارد. یا هدف مشخصی را دنبال نمی کند. از اینکه مرا نقد کرده بود و فرصت تأمل بیشتر به من داده بود خوشحال شدم و تشکر کردم. سعی کردم بیشتر به حرفهایش فکر کنم و اهدافم از راه اندازی این رسانه کوچک ولی همچنان جذاب برای عده ای مثل خودم (که قبل از قبضه کردن همه چیز توسط شبکه های اجتماعی با وبلاگ مأنوس بودیم) را مرور کنم که در ادامه خواهم آورد.

این وبلاگ زمانی ایجاد شد که من تجربه خبرنگاری آماتور را پشت سر گذاشته بودم و در دانشگاه مدیرمسئول نشریه ای بودم که بهترین نشریه دانشگاه شد و در بُعد ملی هم موفقیت هایی را کسب کرد. به واسطه کار در  چنین نشریه‌ای تجربه انسجام بخشیدن در مطالب و دنبال کردن هدفی مشخص همراه با من بود. به طوری که در هر شماره آن نشریه (مداد- دانشگاه صنعتی اصفهان) با بررسی چند پرونده عملا تمرکز خود را بر روی موضوعات خاص گذاشته بودیم و به حاشیه ها کمتر می پرداختیم. هدفمان هم بسط آزاد اندیشی و بررسی عمیق تر مسائل بود.

اما راه اندازی این وبلاگ بیشتر یک مسئله درونی را دنبال می کرد. هدفم جذب مخاطب زیاد نبود و هیچگاه جز در جمع های محدود و دوستانه آن را به کسی معرفی نکردم هرچند که مخاطبانی با جستجو در موتورهای جستجوگر به مخاطبان پیوستند و یا از برخی مطالب وبلاگ استفاده کردند. همانطور که در عنوان هم پیداست، این وبلاگ با محوریت من، مسائل مختلف شخصی‌ام و افکار و عقایدم شکل گرفته است. بسیاری از مطالب وبلاگ حرف‌های نگفته‌ی من است. حرف‌هایی که برای خودم نوشتم. کلی گویی‌هایی کرده‌ام، از استعاره های خاص استفاده کرده ام و کلا از هر واژه‌ای که حالم را بهتر می‌کرده استفاده کردم. حقیقتی که درباره شهاب دبیری نژاد وجود دارد آن است که گاهی نوشتن موجب ایجاد آرامش در او می شود و او اصلا دوست ندارد این تجربه را درتلاطمات زندگی از دست بدهد (مثلا الان تصمیم گرفتم ناگهان زبان نوشتار را از اول شخص به سوم شخص تغییر بدهم!!).

مخلص کلام اینکه آنهایی که مرا می شناسند، با روحیاتم آشنایند و علایقم را کم و بیش می‌دانند، درک درست تری از برخی مطالب شخصی که می نویسم دارند و این رویه احتمالا در ادامه کار این وبلاگ نیز دنبال شود. این موضوع درباره کانال تلگرامم نیز صادق است. کانالی با مخاطبان محدود و با معرفی در جمع های بسیار محدود و برای تأثیرگذاری بر همان جمع محدود و البته برای درون خودم. شاید در آینده نه چندان نزدیک برای راه اندازی رسانه های اینترنتی یا فعالیت مداوم تر در فضای مجازی با اهداف مشخص کارهایی را انجام بدهم ولی در حال حاضر بیشتر تمرکزم بر فضای درونی خودم و در بهترین حالت در جمع های محدود دوستانه می باشد.

پی نوشت:

برخی مطالب این وبلاگ مانند " به مناسبت فراغت از تحصیل در صنعتی اصفهان "، " حکومت اسلامی و لازمه ای به نامِ آزادی بیان "، " با آرمانها و ارزش هایمان چه کنیم؟"، " به بهانه ی آهنگ «بهانه ی تو» " بسیار پرمخاطب بوده‌اند و تعداد زیادی با جستجو در اینترنت به این مطالب دسترسی پیدا کرده‌اند ولی کلیت مطالب این وبلاگ با همان رویکرد درونگرایی، دستیابی به آرامش شخصی‌ و بحث با جمع‌های دوستانه نزدیک به خودم نوشته شده است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد