توضیح: این متن به عنوان سرمقاله در هفتمین شماره نشریه مداد(منتشر شده در آذر92) به چاپ رسید. سرمقاله ای مشترک از من و مهندس مهکی.
- به دلیل اینکه نیم فاصله ها در قالب یادداشت وبلاگ حذف میشود برخی کلمات دچار ایراد ویرایشی شده اند، پیشاپیش عذرخواهی میکنم، به دلیل زیاد بودن کلمات فرصت اصلاح وجود نداشت!!!
سرمقاله
محمد باقر مهکی- شهاب دبیری نژاد
1- اگر آشنایی مختصری با فضای عمومی دانشگاه داشته باشیم، شاهد وجود نوعی ذهنیت در بین افراد هستیم به گونهای که دانشگاهیان را به دو قشر مذهبی و غیر مذهبی تقسیم میکنند. ابتداییترین نکتهای که به ذهن میرسد میزان اخلاقی بودن این امر است. به هر حال تشخیص مذهبی و یا غیر مذهبی بودن افراد بر پایهی قضاوتهای شخصی ما است و بر اساس آموزههای اخلاقی اسلام، اولاً ما حق قضاوت را در مورد افراد نداریم و ثانیاً ابزار دقیقی هم برای این امر نداریم.
اگر از نگاه منفعت محورانه هم به قضیه نگاه کنیم، این سؤال به ذهن میرسد که تقسیم کردن دانشگاه به دو قشر چه فایدهای برای ما داشته است. در سالیان اخیر و در عمدهی مسائل تفاوتی واضح بین مطالبات بسیاری از دانشگاهیان و فعالان تشکلهای مذهبی قابل لمس بود. به نظر میرسد آن تقسیم بندی موهوم باعث ایجاد فاصلهای بین تشکلهای مذهبی و بدنه دانشگاه و در پی آن ضعف تحلیل ازسوی بسیاری از فعالان دانشجویی شده است. شاید نتیجه نگرفتن عمده فعالیتهای تشکلها در دوره 4 سالهی گذشته ناشی از همین امر باشد.
در ذهن برخی از دوستان، دشمنی فرضی و خبیث به نام آن وریها وجود دارد. این ذهنیت باعث تولید رقابت و عنادی موهوم در ایشان شده که خود این امر نیز منجر به ایجاد نوعی از قبیله گرایی در دانشگاه شده است. در دوره 4 ساله گذشته شاهد حمایت عدهای قلیل از مدیریت قبلی دانشگاه بودیم. استدلال این عزیزان این بود که ریاست دانشگاه از خودمان است، بنابراین باید فرصت بیشتری به او داد و البته تضعیف او باعث سوء استفاده آن وریها خواهد شد. آخر داستان را که دیگر همه بلد هستیم.
2- در ماههای اخیر شاهد وقوع اتفاقات مبارکی در دانشگاه بودیم. مهمترین این اتفاقات آغاز دوره مدیریتی جدید و شروع به کار انجمن اسلامی دانشجویان بود. نشریه دانشجویی مداد ضمن تبریک به سرپرست محترم دانشگاه و اعضای محترم انجمن اسلامی، برای این عزیزان آرزوی موفقیت دارد. فراموش نکنیم این انقلاب راحت به ما نرسیده است و هدف همهی ما باید خدمت بیشتر به این انقلاب و تلاش برای رشد آن باشد. به نظر ما گمشدهی امروز دانشگاه های کشور از جمله دانشگاه ما، نبود فضای فکری مناسب، سطحی نگری به شکل وسیع و محدود شدن سواد سیاسی دانشجویان به اخبار و تحلیل های خبرگزاری ها و سایر رسانه هاست. بدون شک چنین وضعیتی در درازمدت یک فاجعه خواهد بود. دانشجویان امروز، مسئولین فردای کشورند و تهی بودن توشه فکری و مطالعاتی ایشان، کشور و انقلاب را دچار مشکلات پیچیده ای خواهد کرد.
بنابراین انتظار امروز ما از انجمن اسلامی، بسیج دانشجویی و سایر تشکلها و فعالان دانشگاه، کمک به ایجاد چنین فضایی در دانشگاه است. ما به سهم خود نزدیک به چهار سال است سعی می کنیم در این مسیر گام برداریم ولی قطعاً تأثیر فعالیت تشکلها بیشتر خواهد بود. مبادا تشکلها، خود به سیاست زده شدن دانشجویان، ایجاد دوقطبی های احساسی(و نه فکری) و شور سیاسی تهی از شناخت عمیق دامن بزنند.
3- به لطف خداوند، هفتمین شمارهی مداد نیز با وجود تمام سختیها و محدودیتها به ثمر نشست. سپاسگزار تمامی دوستانی هستیم که در این راه ما را یاری دادند. امیدواریم این شماره مورد رضایت مخاطبین قرار گیرد. همچون گذشته تلاش کرده ایم در حد امکان تحلیل های عمیقی در موضوعات پرونده های مورد بحث ارائه دهیم.
همچنین رخداد شیرین و مبارکی که در حین آماده نمودن این شماره به وقوع پیوست، ازدواج سردبیر دلسوز، پرکار و دوست داشتنی نشریه بود. ضمن تقدیم صمیمانه ترین شادباشها به سید محمد حسینی عزیز و همسر محترمشان،آرزوی شکفتن غنچههای خوشبختی و پا گرفتن زندگی پر از موفقیت و سعادت را برایشان داریم.
مثل همیشه منتظر نقدها و نظراتتان هستیم...